دانش امروز

دانـــــــــــــــش و فنـــــــــــــــاوری

دانش امروز

دانـــــــــــــــش و فنـــــــــــــــاوری

منشور جهانی حقوق بشر چه میگوید؟!


اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر یک پیمان بین المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده و شامل ۳۰ ماده است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی‌ای را که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، مشخص کرده‌است.

مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزام‌آور بوده و از اعتبار حقوق بین الملل برخوردارست، زیرا به صورت گسترده‌ای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار می‌رود.

کشورهای تازه استقلال یافتهٔ زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجانده‌اند.



کورش بزرگ، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسلهٔ هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل بر تخت پادشاهی نشست و ادیان بومی را آزاد اعلام کرد. برای جلب محبت مردم میان رودان  (بین النهرین)، مردوک که بزرگترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد و در معبد مردوک قرار گرفت.




ماده 1 – همه افراد بشر آزاد و با حیثیت و حقوق یکسان زاییده می شوند و دارای موهبت خرد و وجدان می باشند و باید با یکدیگر با روحیه برادری رفتار کنند.

ماده 2 – هر کس می تواند از کلیه آزادی ها که در اعلامیه حاضر به آن تصریح شده است, بی هیچ گونه برتری, منجمله برتری از نظر نژاد و رنگ و جنس و زبان و دین یا هر عقیده دیگر, و از نظر زاد و بوم یا موقعیت اجتماعی, و از نظر توانگری یا نسب یا هر وضع دیگر بهره مند گردد. نیز هیچ امتیازی بر اساس نظام سیاسی یا قانونی یا بین المللی مربوط به کشور یا سرزمینی که شخص از تبعه آن محسوب است وجود نخواهد داشت, خواه سرزمین مزبور مستقل باشد یا زیر سرپرستی, خواه فاقد خودمختاری باشد یا سرزمینی که حاکمیت آن به شرطی از شروط محدود شده باشد.
ماده 3 – هر کس حق دارد از زندگی و آزادی و امنیت شخص خویش برخوردار باشد.
ماده 4 – هیچ کس را نمی توان به بندگی یا بردگی گرفت. بندگی و سوداگری بنده در هر شکل که باشد ممنوع است.
ماده 5 – هیچ کس را نمی توان شکنجه کرد یا مورد عقوبت یا روش وحشیانه و غیر انسانی یا اهانت آمیز قرار داد.
ماده 6 – هر کس دارای این حق است که شخصیت حقوقی او در همه جا مراعات گردد.
ماده 7 – همه افراد در پیشگاه قانون یکسانند و حق دارند که بی هیچ تفاوت از پشتیبانی قانون به طور برابر استفاده کنند.
هر کس حق دارد در مقابل هر گونه تبعیض که ناقض این اعلامیه باشد و در مقابل هر گونه عملی که چنین تبعیضی را تشویق کند, از حمایت یکسان قانون برخوردار گردد.
ماده 8 – هر کس می تواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانون های دیگر برای او شناخته شده است به دادگاه های صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
ماده 9 – هیچ کس را نمی توان خودسرانه بازداشت کرد یا زندانی ساخت یا تبعید نمود.
ماده 10 – هر کس حق دارد با استفاده کامل از تساوی حقوق با دیگران, دعوای او در یک دادگاه مستقل و بی طرف عادلانه و علنی رسیدگی شود و آن دادگاه درباره حقوق و تعهدات او, یا صحت هر گونه اتهام کیفری که به او متوجه باشد حکم دهد.
ماده 11 – 1) هر کس متهم به ارتکاب جرمی باشد, تا وقتی تقصیر او طی محاکمه علنی که در آن هر گونه تضمین ضروری برای دفاع تأمین شده باشد قانونا به اثبات نرسد, بیگناه محسوب می شود.
2 ) همچنین هیچ کس به علت ارتکاب عملی یا خودداری از عملی محکوم نخواهد شد مگر وقتی که آن کار به موجب قوانین ملی یا بین المللی در هنگام ارتکاب, جرم محسوب باشد. نیز هیچ کس به مجازاتی بیش از مجازات مقرر در هنگام ارتکاب جرم محکوم نخواهد شد.
ماده 12 – زندگانی خصوصی یا امور خانوادگی یا محل سکونت یا مراسلات کسی نباید در معرض دخالت خودسرانه واقع شود. نیز به حیثیت و حسن شهرت هیچ کس نمی توان حمله کرد.
هر کس حق دارد در این گونه دخالت ها یا این گونه تجاوزها, از پشتیبانی قانون برخوردار گردد.
ماده 13 – 1) هر کس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت گزیند.
هر کس می تواند هر کشوری را که بخواهد, من جمله کشور خود را, ترک کند و می تواند به کشور خود باز گردد.2 )
ماده 14 – 1) هر کس حق دارد برای گریز از هر گونه شکنجه و فشار به جایی پناهنده شود. نیز می تواند در سایر کشورها از پناهندگی استفاده کند.
2 ) در جرایم غیر سیاسی یا اموری که مخالف با اصول و هدف های ملل متحد باشد نمی توان از حق پناهندگی استفاده کرد.
ماده 15 – 1) هر کس می تواند هر ملیتی را بخواهد بپذیرد.
هیچ کس را نمی توان خودسرانه از ملیت او محروم ساخت یا حق تغییر ملیت را از او سلب نمود.2 )
ماده 16 – 1) زن و مرد وقتی به سن ازدواج برسند می توانند بدون هیچ قید نژادی و ملی و دینی ازدواج کنند, و خانواده بنیاد گذارند. آنان به هنگام زناشویی و در اثناء و هنگام انحلال آن دارای حقوق متساوی می باشند.
عقد ازدواج جز با رضای آزادانه همسران آینده, قانونی نیست.2 )
خانواده عنصر طبیعی و اساسی اجتماع است و باید از پشتیبانی جامعه برخوردار باشد.3 )
ماده 17 – 1) هر کس به تنهایی یا با شراکت دیگری دارای حق مالکیت است.
2 ) مالکیت هیچ کس را نمی توان بر خلاف قانون از وی سلب کرد.
ماده 18 – هر کس دارای حق آزادی فکر و ضمیر و دین است. لازمه این حق آن است که هر کس خواه به تنهایی یا با دیگران علنی یا خصوصی از راه تعلیم و پیگیری و ممارست, یا از طریق اقامه شعایر و انجام مراسم دینی, بتواند آزادانه, دین و یقینات خود را ابراز کند.
ماده 19 – هر کس آزاد است هر عقیده ای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هر گونه رأی بدون مداخله اشخاص می باشد و می تواند به هر وسیله که بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی, اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد.
ماده 20 – 1) هر کس حق دارد آزادانه در احزاب و جماعت های مسالمت آمیز شرکت جوید.
هیچ کس را نمی توان وادار ساخت به حزبی بپیوندد.2 )
ماده 21 – 1) هر کس حق دارد مستقیما یا بوسیله نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند در اداره امور عمومی کشور خود شرکت جوید.
هر کس حق دارد مانند دیگران متصدی مشاغل عمومی کشور خود گردد.2 )
3 ) اراده ملت اساس قدرت اختیارات ملی است؛ این اراده بوسیله انتخابات شرافتمندانه صورت می گیرد که دوره به دوره از طریق انتخابات عمومی یکسان, با رأی مخفی یا بنا به روشی مشابه با آن که آزادی رأی را تأمین می کند, انجام می یابد.
ماده 22 – هر کس از حیث اینکه عضو جامعه محسوب است حق دارد از تأمین اجتماعی برخوردار گردد و می تواند به کمک کوشش ملی و یاری بین المللی با توجه به سازمان و امکانات هر کشور از حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که با حیثیت و تکامل آزاد شخصیت انسانی ملازمه داشته باشد بهره ور گردد.
ماده 23 – 1) هر کس حق کار و حق برگزیدن آزادانه کار با شرایط عادلانه و ارضاء کننده دارد, نیز حق دارد که در مقابل بیکاری حمایت شود.
هر کس در مقابل کار مساوی, بدون هیچ گونه رعایت امتیاز, حق دستمزد مساوی دارد.2 )
3 ) هر کس در مقابل کار, حق دارد دستمزدی منصفانه و ارضاء کننده دریافت کند که برای او و خانواده اش و در صورت مقتضی حق دارد از کلیه وسایل حمایت اجتماعی استفاده نماید.
هر کس حق دارد برای پشتیبانی از منافع خود, با دیگران تشکیل سندیکا بدهد و عضو سندیکایی شود.4 )
ماده 24 – هر کس حق استراحت و استفاده از ایام فراغت دارد, من جمله حق دارد ساعات کارش به طور معقول محدود باشد و از مرخصی نوبتی با دریافت حقوق استفاده کند.
ماده 25 – 1) هر کس حق دارد از سطح یک زندگانی برخوردار باشد که سلامت و رفاه او و خانواده اش, من جمله خوراک و لباس و مسکن و رسیدگی های پزشکی آنان را تأمین کند. همچنین حق دارد از خدمات ضروری اجتماعی در هنگام بیکاری و بیماری از اراده او, وسایل معاش وی مختل گردد استفاده کند.
2 ) مادر بودن و فرزند بودن, استفاده از کمک و مساعدت مخصوص را ایجاب می کند. 3) هر کودک خواه حاصل زناشویی قانونی باشد یا غیر قانونی, از حمایت اجتماعی برابر برخوردار می گردد.
ماده 26 – 1) هر کس حق دارد از تعلیم و تربیت استفاده کند. تعلیم و تربیت باید دست کم در مورد آموزش ابتدایی و اساسی رایگان باشد. تعلیمات فنی و حرفه ای باید برای همه ممکن باشد. دسترسی به تعلیمات عالیه باید برای همه و بنا به شایستگی هر کس امکان پذیر باشد.
هدف تعلیم و تربیت باید شکوفایی کامل شخصیت بشری و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد.2 )
تعلیم و تربیت باید حسن تفاهم و گذشت و دوستی بین همه ملت ها و همه گروه ها از هر نژاد یا هر دین, همچنین گسترش فعالیت های ملل متحد را برای حفظ صلح تسهیل کند.
پدر و مادر برای تعیین نوع تعلیم و تربیت فرزند خود حق اولویت دارند.3 )
ماده 27 – 1) هر کس حق دارد آزادانه در زندگانی فرهنگی اجتماع شرکت جوید و از اقسام هنرها استفاده کند و در پیشرفت علمی و برکات حاصل از آن سهیم باشد.
2 ) هر کس حق دارد از منافع اخلاقی و مادی ناشی از هر گونه دستاورد علمی و ادبی یا هنری که آن را به وجود آورده باشد حمایت شود.
ماده 28 – هر کس حق دارد بکوشد تا در سطح اجتماعی و جهانی چنان سامان و نظمی حکمفرما شود که حقوق و آزادی هایی که در این اعلامیه اعلام شده است در آن سطح به نتیجه کامل برسد.
ماده 29 – 1) هر کس نسبت به اجتماعی که فقط در آن اجتماع رشد آزاد و کامل شخصیت او امکان پذیر است تکالیفی بر عهده دارد؛
2 ) هر کس در اجرای حقوق و در مقام برخورداری از آزادی های خویش, تنها از محدودیت هایی پیروی می کند که قانون منحصرا به منظور تأمین شناسایی و حرمت حقوق و آزادی های دیگران, بالجمله برای تحقق بخشیدن به مقتضیات عادله اخلاق و نظام اجتماعی و مصلحت عمومی, در یک جامعه دموکرات وضع کرده باشد.
3 ) در هیچ حال نمی توان حقوق و آزادی های مزبور را به نحوی به کار برد که با هدف ها و اصول ملل متحد منافی باشد
ماده 30 – هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر را نمی توان به نحوی تفسیر کرد که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا بر آن, بتواند به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هدف آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادی های مذکور در این اعلامیه باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد